درباره وبلاگ


به وب سایت « بهشـــتی هـــورامــان » خوش آمدید.
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 49
تعداد نظرات : 47
تعداد آنلاین : 1




در اين وبلاگ
در كل اينترنت


  • تعبیر خواب آنلاین

    






  • بهشتى هورامان
    سلام به وبلاگ بهشتى هورامان خوش آمديد آنچه در اين وبلاگ مد نظر ماست توصيف منطقه ى زيبا و وصف نشدنى هورامان و طبيعت زيباى ٤ فصل آن است.**توصيف هورامان در اين وبلاگ نمى گنجد**اميد است شما را تا حدى با اين منطقه ى كوهستانى خوش آب و هوا،زيبا،وصف نشدنى آشنا كرده باشيم.




    شهر هورامان تخت در یک منطقه‌ ی کاملاً کوهستانی واقع شده که توسط کوه‌ های *وَزلی* و *ئاوالان* از سمت شمال غرب و کوه‌ های مرتفع «تخت هورامان» از سمت غرب و کوه سالان (Kosalan) و دره رودخانه‌ ی آب سیروان از سمت شرق احاطه شده است. معماری شهر هورامان پلکانی می‌باشد که در شیب تپه بنا شده است. جمعیت ثابت مردم هورامان در آخرين سرشمارى، 2800 نفر می‌باشد که شامل 640 خوانوار است. شهر هورامان تخت از جمله معدود مناطقی است که بسیاری از مراسم و آیین‌ های سنتی را در خود پرورانده است. اغلب رسم‌ ها و آیین‌ های سنتی شهر هورامان تخت برگرفته از شخصیت تاریخی–مذهبی «پیرشالیار» است؛ این پیر فرزانه جایگاه ویژه‌ ای در اعتقادات مردم منطقه داشته و هر ساله در ایام مشخصی و به رسم یادبود، مراسمی برپا می‌شود. از جمله‌ی رسم‌ ها و آیین‌ های سنتی شهر هورامان می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

    1)- رسم خَبر(Xeber )

    2)- رسم کوته کوته (Kote Kote)

    3)- رسم کلاوروچنی(Kolarochine)

    4)- رسم ذبح حیوانات نذری

    5)- رسم عروسی پیرشالیار

    6)- رسم شه‌و نیشت (شب نشينى)

    7)- رسم تربی(tarbi)

    8)- رسم کومسا (Komisa)

    *رسم خَبر*

    این رسم که در روز پنج‌ شنبه‌ ی اولین هفته‌ ی بهمن‌ ماه برگزار می‌شود، در واقع اعلام آمادگی مردم و خبر مراسم عروسی پیرشالیار در هفته‌ی بعد است. پس از اذان عصر،زیروان‌ها(متولیان سنتی مراسم پیرشالیار)،گردوهای باغ وقفی پیرشالیار را که قبلاً گردآوری نموده‌اند را به شیوه‌ای خاص بین مردم شهر تقسیم می‌نمایند. پسربچه‌ های هورامان به صورت داوطلب نزد زیروان رفته و کاسه‌ای که حاوی تعدادی گرد است را دریافت نموده و هر چند نفر از آنها تحت نظارت جوانی که به محله‌ های شهر و خانه‌ های آن آشناست به درب منازل رفته و گردوها را به اهل خانه می‌دهند. در عوض آنها نیز کاسه‌ی بچه‌ها را معمولاً پر آرد نموده تا تحویل زیروان بدهند. این آردها پس از جمع‌آوری توسط زیروان، جهت تهیه‌ی مخارج و همچنین مصرف آن در مراسم عروسی پیرشالیار مورد استفاده واقع می‌شود.

    *رسم کوته‌کوته*

    پنج روز بعد از مراسم خبر، یعنی در سه شنبه‌ی دومین هفته‌ ی بهمن‌ ماه، هنگام غروب آفتاب رسم کوته‌کوته اجرا می‌شود. مردم شهر که قبلاً خود را جهت برگزاری مراسم آماده نموده‌اند، اقلامی مانند گردو، کیک، شکلات و.. را جهت برپایی این مراسم تهیه می‌نمایند. بچه‌های شهر هورامان اعم از پسر و دختر بعد از غروب آفتاب با در دست داشتن کیسه‌ای روانه‌های کوچه‌ها می‌شوند و با سر دادن آوای کوته‌ کوته، به درب منازل می‌روند. اهالی هر خانه‌ ای با شنیدن صدای بچه‌ها در پشت درخانه‌ شان، اقلامی را که قبلاً آماده نموده‌ اند را بین بچه‌ ها تقسیم می‌ نمایند. به این ترتیب بچه‌ ها همه‌ ی خانه‌ های محله‌ شان را می‌ گردند. در این هنگام فریاد کوته‌ کوته در امام شهر شنیده می‌شود. این مراسم تا حدود ساعت 8 شب به طول می‌انجامد. در ایام گذشته در مراسم کوته‌ کوته بچه‌ ها صورت خود را با زغال سیاه می‌کردند و با بالا کشیدن پاچه‌ ی شلوارشان، چهره‌ ای ترسناک به خود می‌ دادند.

    *کلاوروچنی*

    در معماری سنتی منطقه‌ی هورامان ،بالای پشت بام هر خانه‌ای روزنه‌ ای تعبیه می‌کردند که کاربردهای مختلفی داشت. در گویش هورامی به این روزنه «روچن» می‌گویند که اسم این مراسم نیز از آن گرفته شده است. رسم کلاوروچنی حدود ساعت 5 صبح روز چهارشنبه‌ی دومین هفته‌ی بهمن ماه، یعنی روز بعد از مراسم کوته کوته برگزار می‌شود و تا ساعت نزدیک 8 صبح که دام‌های نذری ذبح می‌شوند به طول می‌انجامد. در این رسم از مراسم شهر هورامان ، پسربچه‌ ها همراه دختربچه‌ ها شرکت دارند منتها به دلیل زمان برگزارى آن، رده‌ی سنی نسبت به رسم‌های قبلی بالاتر است. بچه‌ها همانند رسم کوته‌ کوته،‌ هوار سر می‌دهند و با فریاد «کلاوروچنی،کلاوروچنی» مردم را از خواب بیدار می‌ نمایند. در گذشته بچه‌ ها به بالای بام خانه‌ها رفته و کلاه یا کاسه‌ ای را با شال از راه روچن به درون خانه‌ ها پایین می‌ فرستادند و آنقدر فریاد کلاوروچنی سر می‌داند تا صاحب خانه بیدار شده و گردو یا مواردی دیگر نظیر کشک،گلابی،آلوچه،خرما و .. را در کلاه یا کیسه‌ شان بریزند. آنها سپس شال را بالا کشیده و به سراغ خانه‌ی بعدی می‌رفتند. امروزه بچه‌ها به روال گذشته فریاد کلاوروچنی سر میدهند ولی به جای پایین فرستادن شال،درب خانه‌ها را می‌زنند که صاحب خانه نیز بیشتر گردو،پفک،کیک،شکلات و ... را در کیسه‌ هایشان‌ می‌ ریزد.

    *رسم ذبح دام‌ های نذری*

    دام‌ هایی که در طول سال توسط مردم جهت قربانی در مراسم عروسی پیرشالیار نذر شده‌اند، توسط زیروان‌ ها در نزدیکی خانه‌ ی پیرشالیار جمع می‌شوند. پس از ذبح دام‌ ها آنها را به خانه‌ ی پیرشالیار انتقال داده تا قطعه قطعه شده و جهت پخت آش مخصوص این مراسم آماده شوند. پوست، کله و پچه ئ امعاء و احشاء دام‌ها نیز به فقرای شهر داده می‌شود. قسمت اعظم این گوشت‌ ها به صورت قطعات کوچک درآمده و به کسانی که به خانه‌ی پیرشالیار مراجعه می‌ نمایند تا سهم خود را از این گوشت‌ های قربانی دریافت نمایند داده می‌شود. پس از دریافت گوشت توسط اهالی، مردم به میل خود پولی را به زیروان می‌دهند تا صرف خرج مراسم گردد. در مراسم عروسی پیرشالیار که بعد از ظهر همین روز برگزار می‌شود آشی پخت می‌شود به اسم «هلوشین». در خانه‌ ی خود پیرشالیار شش اجاق که سوخت آنها به سنت گذشتگان از هیزم است بار گذاشته می‌شود. موادی که در آش هلوشین مورد استفاده واقع می‌شود عبارتند از گوشت، پیاز، دانه‌ های انار، گندم،‌نخود و نمک. این آش پس از آماده شدن بین مردم توزیع می‌گردد و اهالی از در ورودى مقداری از آن را از زیروان‌ها به عنوان تبرك دریافت می‌ نمایند.



    ادامه مطلب ...


    یک شنبه 11 / 12 / 1391برچسب:هورامان-آيين هاى سنتى, :: 12:28 ::  نويسنده : حميد شريفى

    اورامان تخت منطقه ای است کوهستانی و صعب العبور و تاریخی واقع در جنوب شرقی شهرستان مریوان دارای ویژگیهای خاص فرهنگی سنتی معماری با مردمی متدین مهمان نواز از زمان شرفیابی آنها به اسلام تا امروز در حفظ دین و عقیده خویش همت گماشته اند وبه کسانی که جهت تبلیغ عقاید باطله به میان آنهاقدم میگذارند روی خوشی به آنها نشان نداده اند مردم این منطقه در کنار مواهب طبیعی و خدادادی نمادهای فرهنگی را ازجمله زبان لباس صنایع دستی معماری سنتی حفظ کرده اند وازاین جهت به یک منطقه توریستی تبدیل شده و توجه گردشگران و محققین داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است. *ورود اسلام به دیار اورامان تخت (هورامان تخت)* بنابر آنچه درکتاب (الکامل فی التاریخ جلد۲ ص۲۰۲) آمده است دین اسلام درزمان فاروق اعظم حضرت عمر(رض) خلیفه دوم رسول الله (ص) توسط دو فرمانده سپاه به نامهای عزره بن قیس و عتبه بن فرقد درخلال سالهای ۱۸ الی ۲۳ ه.ق از شهر اربیل (هه ولیر) تا همدان و حوالی آذربایجان و تمام سرزمین کردستان را گرفته و در همین سالهامردم کردستان و بالطبع مردم اورامان به دین اسلام گرویده اند و از آن زمان مردم هه ورامان تخت پیروان وفاداری برای آئین اسلام بوده اند. کوهستانهای خلوت و شگفت انگیز این دیار پرورشگاه مردان و زنان خداجویی بوده که علاوه بر ساکنین محل،از سرزمینهای دور و نزدیک جهت اعتکاف و تزکیه نفس و حضور حلقه ارشاد پیر هورامان تخت به این دیار آمده اند. اشتهار نام ۹۹ پیر هه ورامان تخت تأیید و گواهی است بر شکوفایی عرفان و تصوف اسلامی در قرون گذشته، که صحت تواتر و شهرت آنها راه را بر هر گون شک و تردیدی می بنند. نکته دیگر اینکه به گواهی تاریخ،پس از خلافت خلفای راشدین براساس جریانات سیاسی و مذهبی،گروهی از اصحاب و تابعین بزرگوار به خاطر خدمت به اسلام و مسلمین کمر همت بسته اند و مناطق حجاز و شام و ون خویش را پشت سر گذارده اند و در مناطق مختلف جهان اسلام از جمله کردستانات عزیز،راهی شده اند. بعنوان مثال;سید عبیدالله (کوسه هجیج) و سید اسماعیل محدث، در اسپریزو سید اسحاق و هاجره خاتون خواهر امام رضا از سادات مهاجری بوده اند که جهت انحام خدمات دینی به این منطقه آمده اند و جناب سید مصطفی(معروف به پیرشالیارهه ورامان تخت)و عمویش سید محمد یوسف که در اورامان تخت به خدمت مسلمانان همت گماشته اند از این دسته محسوب می شوند و پدر و اجدادشان در اصل عرب و مهاجر بوده اند. بنابر بر آنچه در کتابهای بحرالانساب تألیف سید عبدالصمد توار و کتاب تاریخ مشاهیر کرد و کتاب (بنه ماله ی زانیاران) موجود است و همچنین بنابرتواتر محلی بدست آمده که حضرت سید مصطفی پس از آموزش قرآن و مقدمات مذهبی برای دانش اندوزی به کردستانات رفته و پس از پایان دوره های تحصیلی نظام آموزشی آن زمان(حجره) بخ خدمت حضرت عبدالقادر گیلانی رفته و مشغول تهذیب و تزکیه نفس شده و اجازه نامه ارشادرا از جانب وی اخذ نموده و به هه ورامان تخت بر گشته و تا پایان عمر شریفش نهایت کوشش رادر نشر شریعت و طریقت انجام داده است، چنانکه مشهور است در خدمت وی حدود ۱۰۰ نفر از طالبان حقیقت به درجه کمال خداشناسی رسیده اند و از این جهت اورامان تخت به مهد عرفان شهرت پیدا کرد و از هر سو مسلمانان به این منطقه سرازیر می شدند شنیده می شود که بعضی از روی نا آگاهی این دانشمندان مسلمان را به پیر و آیین مجوس و زردشت نسبت می دهند که عدم اطلاع کافی و یا عناد و عقده،سبب این اشتباه بزرگ می باشد. باید دانست که،بیشتر این تبلیغات از روی غرب زدگی است. چنانکه مشهور است روباه پیر در قرن گذشته برنامه ای تنظیم نموده که براساس آن باید مسلمانان ضعیف القل تضعیف عقیده گردند. از این رو اشخاصی را تربیت می نمایند که همگی از دید مسلمانان پوشیده نیست تا در جهان اسلام مأمور شوند تا در میان مسلمانان تضعیف عقیده نسبت به بزرگان و پیشوایان دین ایجاد کنند. اینان از هیچ گونه توهین و افترایی دریغ نکرده اند و در نتیجه می توان گفت: که نسبت دادن حضرت پیرشالیار با آئین زردشتی از همین ترفندهاست. باید گفت که این یاوه گویان حرفهایشان همچو قارچ بی سر و بی ریشه هستند که هیچ تحقیق علمی در سند آنها موجود نیست و گرنه بر این اساس باید اجداد سادات کلجی(روستایی منطقه در اورامان تخت) را مجوسی و آتش پرست دانست مگر می شود؟!! در حالیکه شجره آنها نسبت به حضرت پیرشالیار و سپس حضرت حسین می رسد و رشته و نسب سادات کلجی به این صورت می باشد: السید فتح المبین ابن السید محمد امین الکلجینی ابن السید قطب الدین ابن احمد تا می رسد با ابن رستم ابن السید مصطفی(پیرشالیار) ابن السید معروف به بابا خداد ابن السید بابل تا می رسد با امام محمد باقر و امام حسین و حضرت علی و حضرت فاطمه و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم. خلاصه حضرت پیرشالیار از دانشمندان مسلمان بوده و یکی از خلیفه های حضرت عبدالقادر گیلانی بوده و آن جمله مشهوری که حضرت فرمودند: ( ان اخی مصطفی رجل صالح) درباره حضرت پیرشالیار هورامان تخت بوده است. "در این میان محققانی که به منطقه می آیند باید از مردم منطقه بپرسندکه پیرشالیار کیست؟" ما می گوییم پیرشالیار مسلمان و دردوران اسلام بوده. حدود ۹۵۰ سال پیش فوت کرده اند و دلایل ما مبنیبر مسلمان بودنش این است:

    1)- مرقدش روبه کعبه الله قبله مسلمانان است نه مثل ادیان گذشته یا رو به خورشید.

    ۲)- عبادتگاه( چله خانه)و خانه مسکونیش که امروزه هم به لطف خدا و به کوری چشم مخالفانش باقیست روبه قبله واقع شده است.

    ۳)- باغ و زکین و چشمه هایش که امروزه نیز آثار آنها باقیست به اسم سید مصطفی معروفند....

    اینک مردم هورامان تخت با نظر کسانی که این پیر عارف را به آئین زردشت نسبت می دهند مخالفند.



    یک شنبه 3 / 12 / 1391برچسب:هورامان شناسى-هورامان, :: 23:49 ::  نويسنده : حميد شريفى

    در انتهاى جاده ى آسفالت اورامان به جايى مى رسى كه پشت بام خانه اى،حياط خانه اى ديگر است. اينجا اورامان تخت است. روستايى با قدمت چند صد ساله،با فرهنگ وآدابى كه يادگار دوران زردشت است آيين اهوراستايى هنوز در حافظه تاريخى برخاسته از نياكان مردم اين منطقه، جاى دارد و آن را پاس مى دارند. در اعتقاداتشان*چينوت* و *صراط* يكى است و از آتش گداخته دوزخ ياد مى كنند. مردمان اورامان تخت،هر سال دو بار در نيمه بهار و نيمه زمستان عروسى «پير شاليار» را جشن مى گيرند،ذكر مى گويند و خدا را ياد مى كنند. در افسانه هاى مردم منطقه اورامانات پير اسطوره اى به نام «پير شاليار» هست كه مى گويند صاحب كرامات بوده است.

    از جمله اين كرامات عجيبى كه درباره او روايت مى كنند ماجراى شفا يافتن «شاه بهار خاتون» دختر شاه بخارا است كه «پير شاليار» او را شفا مى دهد. ماجرا از اين قرار بوده است كه *شاه بهار خاتون* كر و لال است و تمام طبيبان از مداواى او عاجز مى مانند تا اينكه آوازه «پير شاليار اورامى» به بخارا مى رسد. پادشاه بخارا هم شرط كرده است كه هر كسى دخترش را شفا دهد او رابه عقد وى در مى آورد؛ بالاخره عموى پادشاه با عده اى از اطرافيان پادشاه به سمت اورامان به راه مى افتند تا دختر پادشاه را به نزد «پير شاليار» ببرند. وقتى كه به نزديك روستاى «اورامان تخت» مى رسند گوش هاى دختر به طورى آنى شنوا مى گردند و وقتى هم به نزديكى هاى خانه ى «پير شاليار» مى رسند صداى نعره ديوى توجه آنها را جلب مى كند و سريع ديو از تنوره اى كه هم اكنون اهالى به آن «تنوره ى ديوها» مى گويند و نزديك خانه *پير شاليار* هست بيرون مى آيد و بر زمين مى افتد و كشته مى شود،در اين اثنا زبان «شاه بهار خاتون» هم باز مى شود و شروع به صحبت كردن مى كند.

    در نيمه بهار و نيمه زمستان، به ياد پيرشاليار،مغى كه چهارصد سال پس از ظهور اسلام به تبليغ دين زردشت مى پرداخته،تمامى اهالى روستا جمع مى شوند،دور هم حلقه مى زنند،تسبيح و كلاش(كفش) پيرشاليار و كتاب معرفه الپيرشاليار را دست به دست مى دهند و به دعا و نيايش مى پردازند.

    در هر مراسم عروسى پيرشاليار،حدود چهارصد نفر در حلقه نيايش مى نشينند و از روستاهاى اطراف هم هم براى تماشاى اين مراسم به اورامان تخت مى آيند و بر فراز پشت بام ها به نظاره مى نشينند. در عروسى پيرشاليار آش مخصوص هم پخته مى شود و به اهالى روستا داده مى شود. مردم عقيده محكمى به پيرشاليار دارند و بيمارانشان را براى شفا گرفتن به اين مراسم مى آورند. مراسم دعا و نيايش در مقبره پيرشاليار برگزار مى شود. پس از دعا و نيايش مردم به داخل قبرستان مى روند و با ميله آهنى به سنگ بزرگى كه در قبرستان است مى زنند و تكه اى از آن را مى شكنند و خرده هاى سنگ را بين مردم تقسيم مى كنند. مردم معتقدند سنگ مى رويد و تا عروسى ديگر «پيرشاليار» جاى سنگ كنده شده پر مى شود.

    *عروسى پيرشاليار* در جمعه اى كه به نيمه بهار و نيمه زمستان نزديك تر باشد برگزار مى شود تا همه بتوانند در آن شركت كنند. مردم مهربان و معتقد اورامان تخت كه به لهجه اورامى كه در گذشته زبان كتابت به شمار مى آمده و لهجه رسمى بوده سخن مى گويند در هر «عروسى پيرشاليار» ميزبان گردشگران و فرهنگ دوستان از سراسر ايران و خارج از ايران هستند، اما كتاب معرفه الپیرشالیار و تسبيح و كلاش او به بيگانان داده نمى شود و تنها دست به دست مردم روستا كه به آداب دين زرتشتى واردند مى چرخد. لازم به توضیح است که مردم هورامان بر دین اسلام و مذهب شافعی هستند.



    شنبه 1 / 12 / 1391برچسب:پيرشاليار-هورامان, :: 7:19 ::  نويسنده : حميد شريفى

    جشن‌ عروسى *پيرشاليار (شهريار)* مراسمى بسيار كهن‌ است‌. اگر چه‌ اين‌ مراسم‌ در طول‌ زمان‌ با تغييرات‌ بسيارمواجه‌ بوده‌، ولى ريشه‌هاى كهن‌ ‌خود را به‌ خوبى حفظ‌ كرده‌ است‌. در منابع‌ مكتوب‌ تاريخى آمده‌ است‌: پير روحانى به‌ نام‌ پيرشاليار نزد مردم‌ اورامان‌ بسيار محترم‌ است‌ و كتابش‌ را به‌ بيگانگان‌ نشان‌ نمى دهند و كلماتش‌ به‌ جاى ضرب‌المثل‌ به‌ كار مى رود. جشن‌ بزرگ‌ مردم‌ اورامان‌ دربهمن‌ماه‌ كه‌ سال‌ روز ازدواج‌ اوست‌ برگزار مى شود. اين‌ مراسم‌ هر سال‌ در بهمن‌ماه‌، در آغاز چله‌ كوچك‌،در سه‌ مرحله‌ و طى سه‌ هفته‌ انجام‌ مى شود. در اولين‌ هفته‌ بهمن‌ماه‌،گردوهايى كه‌ از باغ‌ پيرشاليار چيده‌ شده‌، براى اهالى ارسال‌ مى شود و به‌ اين‌ ترتيب‌ اهالى از شروع‌ مراسم‌ با خبر مى شوند. در دومين‌ مرحله‌ مراسم‌، كه‌ شب‌ چهارشنبه‌ بعد آغاز مى شود بچه‌هاى روستا پيش‌ از طلوع‌ آفتاب‌ به‌ پشت‌ بام‌ مى روند و با خواندن‌ اشعار و گرفتن‌ هدايايى از اهالى،خبر از برآمدن‌ خورشيد و آغاز مراسم‌ قربانى مى دهند.با طلوع‌ اولين‌ اشعه‌ آفتاب‌، نوبت‌ ذبح‌ گوسفندان‌ و گاوهاى قربانى در بين‌ اهالى،شبانگاه همه‌ مردان‌ در خانه‌ پير جمع‌ شده‌،گروه‌ گروه‌ در جايگاه‌ مخصوص‌ طايفه‌ خود مى نشينندو براى تبرك‌ رشته‌ تسبيح‌ چوبين‌ دانه‌ درشت‌ و تخت‌ گيوه‌ به‌ جاى مانده‌ از پير را مى بوسند.سپس‌ مراسم‌ با نواختن‌ دف‌ و گفتن‌ ذكر آغاز مى شود. در سومين‌ جمعه‌ بهمن‌ماه‌،مردان‌ نان‌هايى را كه‌ به‌ شكل‌ قرص‌هاى طلايى رنگ‌ از آرد گندم‌ و مغز گردوى كوبيده شده تهيه‌ شده‌ اند و با گياهان‌ خشك‌ چون‌ ريحان‌ و سياه‌دانه‌ تزيين‌ شده‌ است‌،بر سر مزار پيرشاليار يا ديگر پيرها(پير خالو-پيره سياوله و ...)مى برند و پس‌ از جمع‌ شدن‌ بر سر مزار پير، نان‌ها را روى هم‌ مى ريزند و آنها را خرد كرده‌،با ماست‌ بين‌ حاضران‌ تقسيم‌ مى كنند. هر سال‌ در دومين‌ هفته‌ ارديبهشت‌، اهالى اورامان‌ و روستاهاى مجاور به‌ رسم‌ تبرك‌ و براى شفاى بيماران‌ قطعه‌اى از تخته‌ سنگ‌ كنار مزار پير شاليار را مى كنند و با خود مى برند و بر اين‌ باورند كه‌ كرامت‌ و پير شاليار باعث‌ تبرك‌ اين‌ سنگ‌ شده‌ و هر سال‌ دوباره‌ سبز خواهد شد.



    دو شنبه 29 / 11 / 1391برچسب:پيرشاليار-هورامان, :: 1:8 ::  نويسنده : حميد شريفى

    صفحه قبل 1 صفحه بعد